مینویسم به عشق مادر
24 خرداد 1397 توسط سيده مليحه موسويان
پا به پای غم من پسر شد و حرف نزد
داغ دید از من و تبخسر شد و حرف نزد
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب
شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد
غصه میخورد که من حال خرابی دارم
از همین غصه ی من سیر شد و حرف نزد
وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند
خیس شد چمش ودلگیر شد و حرف نزد
صورت پر شده از چین وچروکش یعنی…
مادرم خسته شد و پسر شد و حرف نزد